قبل
بعدی
جدیدترین مطالب
نوشته‌های من

مراقبت

نامش سعید بود. تازه درسش را در دانشگاه کینز کالج  لندن به  اتمام رسانده بود. با اینکه از تمامی تکاپوهایی که  در طول این  چند

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

ریلز

در حال گوش دادن به صدای ریلز بودم  که صدای شر شرِ آب، مرا وارد یک دنیایی دیگر کرد. دنیایی؛ مملو از حس امنیت و

ادامه مطلب »
طنز

حمیرا و فسلفه

حمیرا از داخل ماشین به گله ی گوسفندی نگاه می‌کرد که از کنار ماشینشان رد میشد. حمید رو به حمیرا کرد و گفت: خواهر قشنگم..؟

ادامه مطلب »
ارتباط موثر با...

حضور

  حضور: با خود تکرار کرد براستی این حضور چیست و چه معنایی دارد که به این راحتی مشکل به این بزرگی را حل کرد؟

ادامه مطلب »

عضویت در خبرنامه