چند نکته ی طلایی درباره ی کتاب که به شما کمک میکند زندگی و حال بهتری داشته باشید.
که اینطور! مشکل شماره ی ۱: من در زندگی همیشه با مشکلی مواجه خواهم بود. که اینطور! شماره ی ۲: مشکل آنها من نیستم. که
که اینطور! مشکل شماره ی ۱: من در زندگی همیشه با مشکلی مواجه خواهم بود. که اینطور! شماره ی ۲: مشکل آنها من نیستم. که
در نگاهش، همدمِ؛ حوری شدم با غزلها مالکِ؛ قلبی شدم من بهشت را در سکوتش؛ مالک شدم با غزلهایش، در نگاهش؛ باران شدم بداهه ندااشتری
سمیرا و محمد درحال اسباب کشی به منزل جدیدشان بودند که نازنین به محمد زنگ زد . نازنین به محمد گفت: میخواهم به دنبال
ظهری تابستانی بود. چارلی چاپلین گرسنه به سمت رستورانی میرفت تا چیزی بخورد. در مسیرش سیرک بزرگی را دید که در حال آماده سازی برنامه
آرامش چشمت به من نوری شود در هر دَمن دریا ز یادت امنِ امن رویا ز تو جوید سمن در هر کجا هستی پناه در
کاش میشد روز و شب را در کنارت سر کنم کاش میشد با تو زندگی را بهتر کنم کاش میشد خستگی را با حضورت در
شعر میپختم برایت کم نمک بوسه ای، ساختی برایم نرم نرمک عاشقی را در طبق بگذاشتی مهرخود رامشتعل تر ساختی بهر دلدارت دلیل ها یافتی
_ بربری فرار کرد. _ سنگ پا خوابید. _ دوش شام خورد. _لوستر فریاد زنان آمدند. _ جغجغه ترمز کرد. _ دیروز فرش تبریز با