یادگیرنده باش

بر اساس گویش دکتر اقبال نسب نوشته شده است.

پارت اول سلسله لایوهای دکتر اقبال نسب: اهمال کاری

امروز در لایو اقبالی نسب دربارهی چه مطالبی صحبت شد؟

برای اینکه سال ۱۴۰۳ را به بهترین سال زندگیمان تبدیل کنیم این جمله را باید تکرار کنیم:

سال ۱۴۰۳ بهترین سال زندگی من است.

با  مرور وتکرار این جمله میتوان گفت که بدن در حالتی از انتظار بسر میبرد. ما درانتظار آمدن سال بهتر زندگی،  بهترین کارهای ممکن را انجام میدهیم تا سال ۱۴۰۳ را به بهترین سال بدل کنیم.

تمرین شماره ۲: نوشتن احساسات بلافاصله بعد از بیدارشدنمان.

تمرین شماره ی۳: نشر آگاهی. نشر آگاهی یعنی اینکه مطالبی که در لایو امروز یادمیگیرید را در اختیار ۳نفر از دوستانتان قرار دهید تا او نیز بتواند در این مسیر به بهترین ورژن خود بدل شود. با انجام اینکار میتوانید معجزه ی در خدمت دیگران را به طور واضح ببینید.

تمرین شماره ی ۴: متعهد باشید . منظم باشید. On time در لایوها شرکت کنید و زندگی را برای خود به بهشت تبدیل کنید.

تمرین شماره ی ۵: پس انداز کنید. یکی از سخنانی که در باب پس اندازکردن گفته شده و بسیار زیبا به اهمیت پس انداز کردن واقف میشویم، این جمله میباشد:

اگر کسی  پس اندازکردن و سرمایه گذاری را بلد نباشد مجبور میشود که قسطی زندگی کند.

 

یادتان باشد که: کار بزرگ مقدمه ای بزرگ میطلبد. برای آن کار باید برنامه ریزی بزرگی هم باید انجام داد. اگر شما آماده ی پذیرفتن خود برتر خود نباشید بدن شما آنرا پس میزند.

این برنامه ای که برای خود درنظر گرفته اید تحقیق میخواهد.

بررسی میخواهد.

اصول میخواهد.

اینطور نیست که شما با برنامه ریزی ساده ای بتوانید تبدیل  به آن خود برتر خود شوید.

در اینجا توصیه ای بشما دارم واز شما سوالی دارم:

شما  در زمره ی low skill هستید     یا  full skill؟

یعنی شما در زمره ی کسانی هستید که مهارتهای زیادی دارند یا در زمره ی کسانی هستید که مهارت اندکی دارند؟

توصیه ی من به شما اینست که؛ تا میتوانید روی مهارتهای خودتان کار کنید و مهارت افزایی کنید. وقتی قدرت مهارت شما بیشتر باشد بهتر میتوانید درباره ی خودتان  چانه زنی کنید. مثلن دیگران ۵ مهارت دارند، شما علاوه بر آن ۵مهارت ۵ مهارت دیگر هم بلد باشید تا بهتر بتوانید در مورد خودتان صحبت کنید. مثلن حتمن شنیده اید که بعضی از آدمها وقتی برای ارائه ی خدماتی که  می‌دهند

_ درباره ی قیمت دادن

_با مخاطبشان صحبت میکنند، اینگونه میگویند: من با این قیمت کار میکنم اگر نمیخواهی برو یکی دیگه رو پیدا کن. منظور من لحن گفتاری این آدمها نیست. منظور من اینست که اینها خیلی خوب به ارزش خود و کارشان ایمان دارند و قدر خود را میدانند. کشور آلمان از لحاظ امنیت مالی و اقتصادی در ردیف اول کشورهای جهان قرار دارد. درکشور آلمان روی مهارتها خیلی زمان می‌گذارند. مثلن یک نقاش باید سه سال و نیم دوره بگذراند تا به او مدرک بدهند.  کسی که نقاش ساختمانست همه ی زیر و بم نکات نقاشی، رنگ، مخلوط کردن رنگ ها، بعد روانشناختی رنگ و غیره را یاد گرفته است. بطور مثال، کسی که پزشک باشد برای معرفی خود محکم و قاطع میگوید: من پزشکم. کسی هم که نقاش یا لوله کش باشد به همان صلابت و اعتماد بنفس درباره ی شغل خود صحبت میکند که پزشک درباره ی خود صحبت میکند زیرا، او هم برای شغلش زمان  گذاشته اشت. سه سال و نیم از زمان زندگی خودش را صرف یادگیری شغلش کرده است.

توصیه ی برادرانه ی من اینه: روی مهارتهایتان کارکنید. مهارت‌هایتان را عمیق و درونی کنید. کسی که توی مهارتهایش، هم سیستم سازی بلد باشد، هم با اصول متقاعدسازی  آشنا باشد و، در کنار این مهارتها فن بیان خوبی هم داشته باشد و خطاط هم باشد بهتر میتواند درباره ی خودش صحبت کند. اگر او همه ی مهارتها را در حد عالی یادگرفته باشد در زندگیش معجزه را می‌بیند زیرا همه چیز زندگیش برای او درحال حل شدن است. ما آدمهای تک بعدی نیستیم.

در تمام زمینه ها ما نیاز به  رشد و پیشرفت  داریم. از روی لحن  صحبت کردنمان،مخاطب ما متوجه می‌شود که؛ ما چند مرده حلاجیم. مثلن وقتی به یکی بگویم که؛ حالا که در کسب و کارت رشد کرد ه ای بیا و با هم یک کسب و کار جدیدی راه بیندازیم. اگر در آن لحظه اینگونه پاسخ دهیم که: حالا ببینیم خدا چه میخواهد، یا حالا ببینیم تا فردا چه میشود.. یعنی روی تو نمیشود حسابی باز کرد. تو اهل عمل نیستی در لحن و گویش کلامتان دقت کنید. اگرطلبکارانه با مخاطبین خود صحبت کنید و این حس بدهکار بودن را به شخص مقابلتان منتقل کنید آن شخص از روبرویی با شما اجتناب خواهد کرد یا اینکه از شما فرار میکند.

چند سوال مهم که باید از خودت بپرسی:                                       

۱-چه کاری بلدی؟

۲-در چه حدی بلدی؟                   یعنی در حد مهارتست یا فقط به آن کار علاقه داری؟

۳- چقدر این کاری را که بلدی کار آیی دارد؟

۴- چقدر آدم کاری ای هستی؟چقدراهمال کاری یا اینکه اهمال کار نیستی؟                                    اهمال کاری از نظر روانشناسی یعنی اینکه پناه بردن به کارهایی که:

۱-اضطراب ندهد.

۲- سخته.

۳- لذتبخشه.

۴-فراموشی میاره.

رفتن به سمت کارهایی که اضطراب میده، سخته، دردآوره و لذت بخش نیست ولی درسته، درسته. کاری که هرچقدر به موعد انجام اون کارنزدیک میشید استرستون بیشتر میشه اهمالکاریتون هم بیشتر میشه. هر چی بهش نزدیکتر بشید اهمال کارتر میشید.

اهمال کاری وروش ذهنی اهمال کاری:                                          ۱- کم پنداری: یعنی اینکه ارزش کار رو بیارید پایین

۲- قیاس کردن یا مقایسه کردن یعنی همه اش بیشتر از خودتونو میبینین یا کمتر از خودتونو میبینین

۳- شوخی گرفتن زندگی  یعنی  اینکه الان وقت این کار نیست. حالا  بریم بیرون یه دوری بزنیم بعدن انجامش میدیم.

۴- نسبت به عوامل خارجی از زیر کار درمیرم یعنی میگم مردم ایران اینجورین یا چون توی این موقعیت هستم پس اینکار رو نمیکنم ومدام تعمیم میدم.

۵- نداشتن انگیزه یعنی بگی: که چی بشه؟ یا، حالا که چی؟               آلبرت الیس و ویلیام جی میگن که: اهمال کاری ما نتیجه ی خشممونه نسبت به دیگرانی که اون کارها به سودشونه. اهمال کاری در حقیقت انتقام توعه نسبت به چیزی که تو نداریش ولی یکی دیگه اونو داردش. مثلن میگی: کار فلانی رو انجام نمیدم چرا من کار کنم اون پول گیرش بیاد؟ در حقیقت دفاع  خودت در مقابل دیگری ایه که ازش خشم داری. چون تو عمیق روی خودت کار نکردی و راندمان وجودیت رو افزایش ندادی. اگر میخای راندمان وجودیت تغییر کنه باید :

۱-باید ریشه ها رو درست کنی

۲- نکته: باید more point خودت رو یعنی بیشترین تمرکزت رو روی خودت پیداکنی. اگر توقع زیادی از خودت داشته باشی یا توانایی ذهنی و روحی تو کمتر از اونی باشه که در توانت هست مثل این میمونه که تو توقعِ زدنِ وزنه ی ۲۰۰ کیلو رو ازخودت داشته باشی درحالیکه فقط توانایی ۲۰ کیلو وزنه رو داشته  باشی. دلیلش اینه که تو برنامه ریزی و هدفمندی رو بلد نیستی. سومین چیزی که بهت ضربه میزنه احساس خود کم بینی یا من نمیتونم و یا عزت نفس پایین و یا عدم اعتمادبنفسه.

جمع بندی در مورد اهمال کاری: دلایل: تخمین تکمیل پروژه ها در زمان کمتری نسبت به واقعیتش. مثلن یک کتاب را سه هفته ای میخونی ولی توی زمان بندی برنامه ریزی هات سه روزه نوشتی. در واقعیت،  پروژه به زمان بیشتری نیاز داره. بعضی وقتها میشنوید که: شرایط باید درست باشه و یا الان وقتش نیست. این جمله ها جملات اهمال کارهاست.

اینها جملات نادرستیه.

جمله ی درست اینه: شرایط روی سرعت کار اثر میزاره ولی نه شروع انجام کار. شرایط تعیین کننده نیست و کار در زمان حال متولد میشه. افسردگی روی اهمال کاری اثر داره. نمیتونی مستقیمن افسردگی رو از بین ببری ولی باید برای اینکه افسردگی بهبود پیدا کنه کاری رو انجام بدی تا افسردگی بهبود پیدا کنه. بدون انجام کار و بدون اقدام نمیتونی انتظار داشته باشی که افسردگی بهبود پیداکنه. آدمهای وسواسی درحقیقت آدمهای اضطرابی ای هستند که بیماری وسواس آنها درمان نشده است.

تعریف وسواس: اعمال قدرت در مواجهه با احساس ضعف. احساس خود کم بینی و اضطراب و…        اینجا باید پرسید که:                        حال چه باید کرد؟

_ روی خودتان متمرکز باشید.

_ شبها زود بخوابید. ( قبل ساعت ۱۲ شب) تا صبح ها شروع خوب و پرانرژی ای داشته باشید.

_ موبایل خود را به رختخواب نبرید.

_ کارهای سخت خود را اوایل روز انجام دهید.

_ برای کنترل اهمال کاری یک کاغذ a4  با خور به همراه داشته  باشید تا اهمالکاریتان  را درون ان بنویسید و از دلایل آن باخبر شوید. در حقیقت تمام گفتکوهای ذهنی خود را در آن یادداشت کنید.

_ یک time blockداشته باشید.      ۴۵ دقیقه کار کنید و یک ربع استراحت کنید.

_ یادتان باشد چند پروژه را با هم انجام ندهید. (تعداد آدمهایی که میتوانند چند کار را بطور همزمان انجام دهند محدود میباشد).

اهمال کاری همان عدم تمرکزه.                                                              _ برای از بین بردن عدم تمرکز شروع به نوشتن کنید.

_ قبل از انجام کارهای پراسترس حتمن مدیتیشن کنید.

_ برای پیش برد کارهای خود پروژه های خود را ۲۱ روزه به پایان برسانید.

مطالب آر آموزگار حسین اقبالی نسب را از اینستا دنبال کنید.

دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۲: ۴۴

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط