سیما از دست خواهر دوساله ش، داشت دیوانه میشد. نمیدانست چگونه آرامش کند. ایستاده بود و از شدت عصبانیت لپهایش را باد کرده بود. با یک هوووی عمیق هوا را از ریه هایش خارج کرد. کمی آرامتر شده بود. برای اینکه اندکی با ساناز کوچولو همدلی کرده باشد باید کمی هم قد ساناز میشد. باید به او حس خوبی منتقل میکرد. پدر و مادرش برای مدت دو روز ساناز را به سیما سپرده بودند. او باید بدرستی از عهده ی این مسئولیت برمی آمد. میخواست به خودش ثابت کند که میتواند از عهده ی این بچه های شیرین و بقول زهرا “زبان نفهم” بر آید. زهرا همیشه به او میگفت: اگر کمی فقط کمی صبور بودی تا به امروز دنیا را فتح کرده بودی. او هرگز زهرا را درک نمیکرد. با وجود اینکه خواهرهای قد و نیم قد ریادی در خانه داشت ولی برای پایان نامه اش به مهد کودک رفت تا بهتر بتواند با دنیای بچه ها آنهم بچه های اوتتیسم ارتباط برقرار کند. همانطوریکه به اشکهای غلتان روی گونه های ساناز نگاه میکرد با ناباوری خواهرش را دید که لبخند میزند. برگشت و به پشت شرش نگاه کرد. ساناز بطرف زهرا دوید و گفت: آخ جوون این کتابه رو برای من آوردی؟ زهرا رو به ساناز گفت: بله خانوم قشنگ. فرشته کوچولوی من..چطوووری؟ مواظب دوست من بودی؟ سیما گه از عصبانیت صورتش سرخ شده بود گفت: خب حالا، مگه این چه کتابیه تو رو آروم کرد؟ هاااا؟ بگو ببینم.. زهرا بلند شد و بین ساناز و سیما ایستاد و گفت: مگه بتو نگفتم کنار بچه بازی باید بکنی؟ ساناز بچه است . مثلن تو روانشناسی خوندی؟باورم نمیشه. تو که این رشته رو دوست نداری برای چی اومدی کنکور دادی و بدتر ازهمه اینکه جای یکی رو توی دانشگاه اشغال کردی؟ تو باید برای بچه داستان بخونی. تو که همیشه نمره هات خوب بود. سیما که بغض راه گلویش را گرفته بود نتوانست صحبت کند و گفت: خب حالا که چی” اون چی بود به ساناز دادی؟ باید به مامان بگم از این به بعد سانازرو پیش تو بزارن که اعصابم اصلن نمیکشه. ساناز در حالیکه کتاب در دستش را ورق میزد، گفت: این دم کیه؟ میای بامن بازی کنی؟ زهرا خندید و گفت: از امروز سیما باهات بازی میکنه. من باید برم پیش اون پسره که اون روز باهات بازی کرد. یادت میاد؟ سیما که بی خبر از همه جا بود، گفت: اگر دلتون خواست به منم بگید تا در جریان باشم. با نیشخندی رویش را به طرفی دیگر چرخاند و زیر لب چیزی گفت. ساناز با عصبانیت گفت: با دوست من چرا اینجولی حرف میزنی و وباره زد زیر گریه. زهرا با تشر و چشم و ابرویی به سیما نگاهی انداخت و با ایما و اشاره گفت: بچه س دیگه. آروم باش. خواهرته. ساناز گفت: خاله زهرا سیما بین همه ی آبجیهام و داداشام از همه مهربونتره. تازه اونا نمیخواستند پیشم بمونن ولی آبجی من گفت: من مراقبشم. سیما که از خجالت سرخ شده بود، گفت: مگه چند تا ساناز دارم مگه؟ زهرا خندید .گفت: بعضی وقتا نمیشناسمت سیما. سیما گفت: این چی بود بهش دادی؟ چه سرش بهش گرمه!.. زهرا گفت: دیروز یمکی از دوستام منو برای افتتاح کتابفروشیشون دعوت کرده بود. ازبچه های دانشکده ی ادبیاته. اونجا این کتابو دیدم و بهم هدیه داد. وقتی اومدم با پژمان اینجا خواهرت تو دستم این کتابو دید و گفت که برای من اینو بخون. ماجرای کتاب رو براش تعریف کردم و خوشش اومد. بعدش بهش قول دادم که براش از دوستم یکی مثل اینو بیارم. دیروز پیشش رفتم اینو برای ساناز خریدم . خیلی برام جالب بود که بجه ها خیلی خوب با این کتاب ارتباط برقرار میکنن. هفته ی دیگه با انتشارات میخوام سر بزنم. میگفتن نمونه های زیادی دارن. منم که میدونی عاشق لمس ورق و کاغذم. میخام از نزدیک کتابا رو ببینم. میای تو هم با هم بریم؟ سیما که از بالای سر ساناز داشت به مطالب کتاب نگاه میکرد گفت: چه بامزست. منم باهات میام فقط نمیدونم مامان اینا کی میان. زهرا خندید و گفت: ایرادی نداره فردا بهشون میگم دو روز دیرتر میریم. اینجوری مامانت هم میاد و تو هم از این مسئولیت سربلند بیرون میایی. سیما در حالیکه به چشمای شیطون و کنجکاو خواهرش نگاه میکرد از زهرا خداحافظی کرد و با یک کتاب با خواهرش سرگرم شد. اونقدر از شخصیتهای داخل کتاب داستان ساخته بود که متوجه چیز عجیبی شد. یک کتاب خلاقیت وجودیشو بیرون کشیده بود. کتاب معمای دونیمه!!
یکشنبه ۱۲شهریور ۱۴۰۲
برای تهیه ی کتاب های هوش ناب میتوانید از کد تخفیف اختصاصی ashtari بهرهمند شوید.
کافی است هنگام ثبت سفارش، کد تخفیف را وارد نمایید و از ۱۵٪ تخفیف برخوردار شوید.
راهنمای انجام مراحل:
۱. بر روی لینک مربوطه، کلیک نمایید.
۲. دکمه «افزودن به سبد خرید» را بزنید.
۳. بر روی دکمه «مشاهده سبد خرید» کلیک کنید.
۴. کد تخفیف را وارد کنید و دکمه «اعمال تخفیف» را بزنید.
۵. دکمه «اقدام به پرداخت» را بزنید.
۶. فرم اطلاعات جزئیات خرید را پر کنید (اعداد را در بخش کدپستی و شماره تماس حتما بصورت انگلیسی وارد کنید.)
۷. در انتها، گزینه «ثبت سفارش» را بزنید و به صفحه پرداخت بانک هدایت خواهید شد.
برای دسترسی به دیدن کتابها از این دو راه دسترسی دارید:
۱_ کانال تلگرام هوش ناب
۲_ پیج اینستاگرام هوش ناب
لینک کانال وپیج 👇
اینستاگرام هوش ناب
https://instagram.com/hoosh.e.nab
کانال تلگرامی هوش ناب
@hoosh_e_nab
ایمیل هوش ناب
info@hooshenab.com
وبسایت هوش ناب
http://www.hooshenab.com/shop
tel: 02186035038
tel: 09126169243
امیدوارم کوچولوهاتون از کتاب لذت ببرند.🥰
آخرین نظرات: