قاصدک صبر بکن
خبری در راهست
خبری بهر دلی خسته وزار
خبری رقص کنان در راهست
قاصدک صبر بکن
کودکی غم به نگاهش ریخت
اشک از مردم چشمانش ریخت
دلش ابری شد
قاصدک صبربکن
کودک امروز دلش نان خواست
وپدر پول نداشت
تا برایش نان بشود
قاصدک؛
چشم پدر از آه تر شد
غرق اندوه بشد
اشکش سُرخورد
از مردم چشمانش ریخت
قاصدک صبر بکن
پدرش امروز،
نان داشت
پدرش آب داشت
قاصدک صبر بکن
پدرش باشادی
بهر کودک نان برد
کودک اما امروز
بهر ناسیری، مُرد
#نداشعر
ادامه نویسی متن زیبای
#پوران_رضایی
آخرین نظرات: