وقتی سکوت تو را متوجه اکنونت میکند، تو بجای سیر در آینده و گذشته ات، متوجه لحظه ی حال میشوی.
درون لحظه ی حال که باشی؛
تمرکزت بیشتر و بیشتر میشود.
با کمک این قدرت و تمرکز میتوانی مشاهده گر بودن را تجربه کنی.
تجربه ای که تو درد را میبینی،
و از درد خود لذت میبری
یا
خوشی را میبنی،
و از خوشحال بودنت لذت میبری.
در حقیقت تسلیم لحظه ی حال میشوی و بودن، در آن لحظه را زندگی میکنی.
مشاهده گری یعنی؛
تو هیجان را ببینی ولی هیجانزده نشوی. مهم نیست چیزی که میبنی چه حسی به تو منتقل میکند بلکه مهم اینست که؛
تو سکوت کنی و فقط حضور داشته باشی.
به هیجانت نگاه کنی؛
بدون کوچکترین واکنش مثبت یا منفی و
بدون کمترین قضاوتگری.
فقط هیجان را ببینی
و
چون یک رهگذر رد شوی.
تو در این لحظه قدرت مشاهده گری را خواهی دید.
تو در این لحظه با قدرت خودت مواجه خواهی شد و خواهی دید که مسایل و مشکلات اطرافت به آن سختی ای که فکر میکردی نیستند. با مشاهده گری قدرت روبرویی با مشکلات و ترسهایت بینهایت بالا خواهدرفت. یک لحظه چشم باز میکنی و در سکوت آرامشت را جشن میگیری. چون تو دیگر اسیر هیجانات خودت نیستی تو اکنون مالک آنهایی. تو میتوانی آنها را تحت سیطره ی خودت بگیری و به اختیار هیجانزده بشوی یا نشوی. زیاد هیجان زده بشوی یا کمی هیجان زده شوی . درحقیقت قدرت ذهن آگاهی تو ست که تو را در این صدر نشانده است. ذهن آگاهی را سیره ی خود کن و جزیی از لایف استایلت قرار بده تا همیشه آن دستاوردها برایت انفاق بیفتد.
آرامشتان روزافزون باد.
آخرین نظرات: