امروز داشتم در اینستا بدنبال مطلب مفیدی میگشتم تا کمی به ارزش افزوده ی خودم و تفکراتم اضافه کنم. وارد پیجی شدم که کارتخصصی شان مجری گری و تنظیم تیزر تبلیغاتی بود.
از کودکی یاد گرفتم باید مراقب ورودیهای ذهنم باشم و هر خوراکی را که از هر منبری دریافت کردم، در ذهنم نکارم. با کمی تفکر شروع به گوش دادن ویدئو کردم و بعد از سبک سنگین کردن مطالبش بارها و بارها آنرا دیدم. آنقدر صحبتهای این جوان بر دل مینشست که گویی لحظه به لحظه، تمام صحبتهای خود را زیسته بود.
درباره ی ارزش گذاری های ما به حدی زیبا و ساده صحبت کرده بود که هم صحبت را شنیدم و هم زندگی زیسته ی خود را بسیار خوب درک و حلاجی کردم.
کلامش این بود: گاهی ما ۱۰۰ وجود خودمان را در یک رابطه ای میگذاریم که آدم آن رابطه حتا حاضر نیست که به اندازه ی یک صفر برای آن رابطه زحمت بکشد و یک صفر به ما بدهد.
حرفش عمیق و پر مغز بود . به فکر رفتم و به روابط خودم و دوستانم که این اتفاق به ظاهر ساده برایمان افتاده بود فکر کردم.
او کاملن درست میگفت. خیلی از ما درگیر روابطی یکطرفه میشویم و در دنیای وابستگی غرق میشویم و نمیدانیم که با این کارمان چه آسیبی به خود و روح و روانمان وارد میکنیم. علاوه بر آسیب روحی گاهی این مشکلات به جسم ما نیز، راه پیدا میکند که اگر بخت یار باشد خوب شویم؛ از درمان و بهبود طولانی مدتش در سختی خواهیم بود. اگر هم خوب نشویم روز بروز بدنی ضعیف تر، و تفکری فرسوده تر از بدنمان، خواهیم داشت.
به عدد ۱۰۰ یک نگاهی بیندازیم. از یک و دو صفر تشکیل شده است. اگر منِ نوعی، ۱۰۰ وجودم را جلوی عددِ یک بگذارم؛ دو صفر باید مقابل آن بگذارم تا صد بشود.
اگر شریک عاطفی ما که میتواند؛ پدر، مادر، همسر، فرزند یا دوستمان باشد در رابطه مان صفری جلوی عدد یکِ خودش نگذارد آن عدد همان یک باقی خواهد ماند و اگر یک صفر بگذارد آن عدد ۱۰ میشود نه ۱۰۰…..
گاهی ما هزار صفر در رابطه میگذاریم تا به عدد ۱۰۰ برسد و نمیدانیم فقط دو صِفر را باید در مکان مناسب بنشانیم.فقط دو صفر…… چون اصولن به قانون ریاضیات آشنایی نداریم و صفرهایمان را پشت عدد میگذاریم؛ عدد بجای ۱۰۰ میشود ۰۰۱
صفر پشت عدد طبق قانون ریاضیات اعتباری ندارد و خوانده نمیشود. ما در حالت ۰۰۱؛ دو صفر داریم و یک عدد یک. در حالت ۱۰۰؛ هم دو صفر داریم و یک عدد یک. ولی یکی معادل عدد ۱ است و دیگری معادل عدد ۱۰۰.
فرق این دو عدد فقط به خوانا نبودن صفر هایی که متصل به یک هستند میباشد. از نظر ارزشی شاید هر دو به یک اندازه تلاش کرده باشند و از زاویه ی دیدشان تمام همشان را بکار بسته باشند ولی، یکی از قانون ریاضی باخبر بوده و دیگری اشرافی به این قانون نداشته و نمیدانسته که صفرهای خودش را کجای رابطه خرج کند وکجای رابطه خرج نکند.
گاهی هم بعلت بی دقتی یا بی حوصلگی، بجای صفر گذاشتن، عددی دیگر کنار یک میگذاریم مثلن از بین یک تا ۹ یکی را انتخاب میکنیم و جلوی یک میگذاریم. گاهی از عدد ۴ خوشمان می آید و گاهی ۷ و گاهی با خود میگوییم؛ ۹ میگذارم که ارزش آن از صفر هم بیشتر باشد. وقتی عدد۴ جلوی یک بیاید میشود۱۴.وقتی عدد۷ جلوی یک بیاید میشود۱۷ و وقتی عدد ۹ جلوی یک بیاید میشود ۱۹. ۱۴ یا ۱۷ یا ۱۹ بودن مهم نیست ولی تا ۱۰۰ خیلی فاصله دارد. همان صفری که بنظر ما ارزشی ندارد معیار ارزشی اعداد را در محورهای ریاضیات جابجا میکند. ما عدد را جلوی یک میگذاریم غافل از این که قانون ریاضی با قانون های درس های اخلاق و تفکر فلسفی و انتقادی فرق دارد. در قانون ریاضی وقتی میگوییم فقط صفر جلوی عدد باشد فقط باید جلوی عدد صفر باشد و به نکات دیگر اصلن فکر نباید کنیم. در زندگی عادی و روزمره ی مان هم بسیار اتفاق می افتد که طبق قانون ادارات و آدمها و اصول، رفتار نمیکنیم و خودمان با قدم گذاشتنهای نادرستمان فرسنگها از مسیر اصلی فاصله میگیریم.
مثل هم اکنونِ من که؛ از مسیر گفتگو پیرامون اعداد کمی فاصله گرفتم.
مراقب صفر جلوی عدد یک خود در رابطه هایمان باشیم.
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
یک پاسخ
در اینستاگرام دنبال مقصود و حتی دانش نباشید. این رو به تجربه گران و مشاهدات عینی عرض می کنم.