طنز حمیرا و فسلفه حمیرا از داخل ماشین به گله ی گوسفندی نگاه میکرد که از کنار ماشینشان رد میشد. حمید رو به حمیرا کرد و گفت: خواهر قشنگم..؟ ادامه مطلب » ۱۴۰۳-۰۲-۱۸ بدون دیدگاه