طنز
طنز

حمیرا و فسلفه

حمیرا از داخل ماشین به گله ی گوسفندی نگاه می‌کرد که از کنار ماشینشان رد میشد. حمید رو به حمیرا کرد و گفت: خواهر قشنگم..؟

ادامه مطلب »