سایه ها
قسمت سوم عشقی که رنگ باخت ولی سقوط نکرد
قسمت سوم عشقی که رنگ باخت وسقوط نکرد به طرف رومینا حرکت کردودردلش آشوبی به پاشده بود. مانده بود که به او درباره ی ارتباط
قسمت سوم عشقی که رنگ باخت وسقوط نکرد به طرف رومینا حرکت کردودردلش آشوبی به پاشده بود. مانده بود که به او درباره ی ارتباط
قسمت دوم: درحال خواندن کتاب بودم وبه مطالبش عمیق فکر میکردم. به مطلب جدیدی رسیدم. دیروز درحال گذراندن اوقات خوشی کنار رومینا نمیدانم چرا دعوایمان
داستان آشنایی من ورومینابرمیگردد به ۱۵ سال پیش. دقیقن زمانی که با کل کل کردنهایمان، اساس وبنای زندگی خواهرم وبرادر رومینا را، ویران کردیم. پدر
هیس،کلمه ای که به گوشش آشنا بود وهرچه هیس او تعداد سین های بیشتری داشت یعنی اوباید بیشتر صدایش را در گلویش خفه کند. همچنین